معرفت معنوی و تمثیل نور

دکتر محمد کاظم علوی مقدم دانشیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه حکیم سبزواری
معرفت معنوی معرفتی درونی هست اما معرفتی منتهی به درون نیست و معرفتی فراگیر است که از درون آغاز میشود و بر دیگر ساحتها هم نظر میافکند. در این معرفت از دریچه درون به خود و بیرون نگریسته میشود.
پرداختن به خود و درون کار آسانی نیست؛ ما تصوری از خود نداریم یا بهتر بگویم تصور معلومی نداریم چنان که از کل عالم نیز تصور نداریم در واقع این دو مثل هم هستند یکی عالم کبیر و دیگر عالم اکبر هر دو وسیعاند و هر دو به خاطر همین وسعتشان قابل تصور نیستند. در این موارد که نمیتوان چیزی را به خاطر عظمتش یا به خاطر نهانیش که در غایت نهانی است تصور کرد باید از تمثیل و استعاره استفاده کرد. معرفت مبتنی بر چنین تصوری هم جز با تمثیل نمیشود و بهترین تمثیل تمثیل نور است.
خود خداوند در قرآن هم به تمثیل روی آورده و در آیه خود را به نور مثل میزند.
الله نور السموات و الارض …
اینجا میتوان به سراغ سهروردی رفت. سهروردی نور را این گونه معرفی میکند «ظاهر بذاته مظهر لغیره» یعنی چیزی که خود روشن است و باعث روشنی دیگران میشود تمثیل نور میتواند یک مدل باشد؛ نور مدلی است که در آن هم خود نورانی است و هم باعث نورانی شدن دیگران میشود اینجا هم بیان میکنیم که فردی با تفکر معنوی نگاهی معنوی به همه چیز دارد
هر وقت بخواهیم ببینیم معنوی هستیم یا نه میتوان خود را بر این مدل عرضه کرد ببینیم آیا این صفتی و رفتاری که داریم مثل نور هست یعنی آیا فقط برای خودم است و یا دیگران هم از آن بهرهمند می شوند؟ اگر علم من فقط برای خودم هست و باعث سواد من شده است و برای دیگران سودی ندارد و دیگران از آن بهرهای نمیبرند این علم هست اما معنوی نیست اما اگر پولم برای خودم که هست برای دیگران هم هست و از قبل پول من دیگران بهرهها بردهاند این پول معنوی است. درباره شغل هم همین گونه است. نگاه ما به شغل معمولا اقتصادی، اجتماعی و نهایتا علاقهای است اما در یک نگاه معنوی شغل نه صرفا یک اشتغال سودآر و منفعت طلبانه است که از قبل آن به سودهایی برسیم و جایگاهی اجتماعی پیدا کنیم و نه یک سرگرمی دوستداشتنی که بلکه یک فعالیت انسانی است که از نیازی درونی بر میخیزد اما به رفع نیاز منتهی نمی شود و در صدد سودرساندن به دیگران است و چون نور هم خود را روشن میکند و حتی معنادار کردن رنج هم باید به گونه ای باشد که رنج دیگران را هم معنادار کند و تقلیل بدهد و موجب معنادار کردن زندگی دیگران هم بشود